غنی (اسم الله)

از دانشنامه‌ی اسلامی

«غنى»، از اسما و صفات خداوند به معناى کسى است که از همه چیز بی نیاز است و همه محتاج او هستند.

اسم غنى در قرآن به صورت مرفوع و منصوب بیست بار آمده و در هیجده مورد وصف خدا قرار گرفته است و با اسم هایى مانند: «حمید»، «حلیم» و «کریم» همراه مى باشد. چنان که مى فرماید: (... وَاعْلَمُوا انَّ اللّهَ غَنِىٌّ حَمِیدٌ): «بدانید که خدا بى نیاز و ستوده است».

راغب مى گوید: غنا اقسامى دارد:

۱. بى نیازى مطلق و این مخصوص خدا است چنان که مى فرماید: (إِنَّ اللّهَ لَهُوَ الغَنِىُّ الحَمِید).

۲. بى نیازى نسبى چنان که مى فرماید: (وَ وَجَدَک عائِلاً فَأَغْنى): «تو را فقیر یافت بى نیاز کرد».

ولى بهتر است بگوییم «غنا» یک معنا بیش ندارد و این تفاوت ها مربوط به مصداق است، برخى از مصادیق آن به خاطر وجوب وجود بى نیاز مطلق است، ولى غیر آن به خاطر امکان، فقیر مطلق بوده و احیاناً در سایه ارتباط با مبدأ و بى نیازى عرضى و نسبى پیدا مى کند.

این مطلب در همه صفات خدا جارى است، مثلاً خدا جمیل و زیبا است، و آفرینش نیز سهمى از جمال دارد، ولى در این جمال نسبى خود مرهون جمال مطلق است.

و به قول شاعر عرب مى گوید:

أرأیتَ حسنَ الروضِ فى آصاله *** أرأیتَ بدرَ التمّ عند کماله

هذا، و ذاک کلّ شىء رائق *** أخذ التجمل من فروع جماله

تلک القلوب بأسرها فى أسره *** شغفاً و شُدَّ عقولُنا بعِقاله

مقصود شاعر این است که آن زیبایى هاى باغ به هنگام عصر، و زیبایى ماه در شب بدر، (زیبایى این دو) و زیبایى همه چیز پرتوى از جمال او است، دلها در عشق به این جمال بى تاب شدند، و خردهاى ما بسته به عقال او است.

و حافظ شیرازى این مطلب فلسفى و عرفانى را چنین ترسیم کرده است:

این همه عکس من و نقش نگارین که نمود *** یک فروغ رخ ساقى است که در جام افتاد

فهرست آیات

فهرست زیر شامل ۱۸ آیه از قرآن کریم است که در آنها کلمه «غنی» اسم و صفت خدای تعالی قرار گرفته:

شمارهنام سورهآیات
۱سوره بقره(۲)آیات ۲۶۳ و ۲۶۷.
۲سوره آل عمران(۳)آیات ۱۰ و ۶۸ و ۹۷ و ۱۳۱.
۳سوره انعام(۶)آیه ۱۳۳.
۴سوره ابراهیم(۱۴)آیه ۸.
۵سوره حج(۲۲)آیه ۶۴.
۶سوره نمل(۲۷)آیه ۴۰.
۷سوره عنکبوت(۲۹)آیه ۶.
۸سوره لقمان(۳۱)آیات ۱۲ و ۲۶.
۹سوره فاطر(۳۵)آیه ۱۵.
۱۰سوره زمر(۳۹)آیه ۷.
۱۱سوره محمد(۴۷)آیه ۳۸.
۱۲سوره حدید(۵۷)آیه ۲۴.
۱۳سوره ممتحنه(۶۰)آیه ۶.
۱۴سوره تغابن(۶۴)آیه ۶.

پانویس

  1. اشتقاق اسماءاللّه، زجّاجى، ص ۱۹۴-۱۹۵.
  2. بقره/۲۶۷.
  3. حج/۶۴.
  4. ضحى/۸.
  5. سبزوارى، شرح الأسماء الحسنى، ص ۴۰.
  6. منشور جاوید، جعفر سبحانی، صفحه ۳۰۵-۳۰۷، پایگاه اطلاع رسانی آیت الله سبحانی.

منابع

اسماء الله در قرآن
تعداد:۱۳۵
الف اله، اَحَد، اوّل، آخِر، اعلى، اکرم، اعلم، ارحم الراحمین، احکم الحاکمین، احسن الخالقین، اهل التقوی، اهل‌ المغفرة، اقرب، ابقى، اسرع الحاسبین.
ب بارى، باطن، بدیع، بَرّ، بصیر.
ت توّاب.
ج جبّار، جامع.
ح حکیم، حلیم، حیّ، حق، حمید، حسیب، حفیظ، حفى.
خ خبیر، خالق، خلاق، خیر، خیرالماکرین، خیرالرازقین، خیرالفاصلین، خیرالحاکمین، خیرالفاتحین، خیرالغافرین، خیرالوارثین، خیرالراحمین، خیرالمنزلین.
ذ ذوالعرش، ذوالطول، ذوانتقام، ذوالفضل العظیم، ذوالرحمة، ذوالقوة، ذوالجلال و الاکرام، ذوالمعارج.
ر رحمان، رحیم، رؤوف، رب، رفیع الدرجات، رزاق، رقیب.
س سمیع، سلام، سریع الحساب، سریع العقاب.
ش شهید، شاکر، شکور، شدید العذاب، شدید العقاب، شدید المحال.
ص صمد.
ظ ظاهر.
ع عالِمُ غيبِ السماواتِ و الأرضِ، علیم، عزیز، عفوّ، على، عظیم، علام‌الغیوب، عالم الغیب و الشهادة.
غ غافرالذنب،غالب، غفار، غفور، غنى.
ف فالق الاصباح، فالق الحب و النوى، فاطر، فتّاح.
ق قوى، قدوس، قیوم، قاهر، قهار، قریب، قادر، قدیر، قابل‌التوب، القائم على کل نفس.
ک کبیر، کریم، کافی.
ل لطیف.
م مؤمن، مهیمن، متکبر، مصوِّر، مجید، مجیب، مبین، مولی، محیط، مقیت، متعال، محیى، متین، مقتدر، مستعان، مبدى، مالک الملک.
ن نصیر ، نور.
و وهاب، واحد، ولی، والی، واسع، وکیل، ودود.
ه هادی.